اولین نشانههای جنگ با روسیه در ژانویۀ 2022 ظاهر شد. تهدیدهای حملۀ روسیه، بر چرخههای خبری سایه انداخته بود. من و سایر اعضای گروه، روزانه افزایش تعداد نظامیان روسی در مرزهای کشور را رصد میکردیم. ایام تعطیل را پیش خانوادۀ نامزدم در جنوب اوکراین میرفتیم و از همان زمان به فکر سناریوهای اضطراری بودیم: همیشه باک بنزین ماشینم پر باشد و برای بدترین شرایط برنامهریزی کنم.
وقتی اوایل ژانویه به لووف برگشتم، به همراه همبنیانگذارم اندرو یاسینیشین روی برنامۀ استمرار کسبوکار برای شرکت طراحی نرمافزار ششسالۀ خودمان یعنی ریلبس کار کردیم. به همراه مدیران بخشها (پخش، منابع انسانی، امور مالی، گزینش و مهندسی) روی چهار سناریو کار کردیم؛ هر کدام از این سناریوها، سطح متفاوتی از حملات روسیه، واکنش اوکراین و ریسکهای امنیتی، زیرساختی و محیطی را پوشش میدادند. در ادامه برای هر کدام از این سناریوها برنامهریزی کردیم. برای نمونه اگر تعداد بیشتری از نیروهای مسلح روس در مرزهای کشور تجمع کردند، هر هفته با کارکنان و مشتریان تماس بگیریم. یا اگر تعدادشان از 300 هزار نفر فراتر رفت، زیرساختهای فناوری حیاتی را به موقعیتهای مکانی امن منتقل کنیم.
اخبار را زیر نظر داشتیم تا بهتر از قبل چالشهای کارکنان و مشکلات اجرایی آنها را بفهمیم. همچنین بیوقفه با مشتریان داخلی و بینالمللی صحبت میکردیم تا دغدغههای احتمالی آنها را دربارۀ کسبوکار در اوکراین بشنویم. در آن مقطع، بعضیها فکر میکردند عملیاتمان را به خارج از کشور منتقل میکنیم. هرچند این نوع برنامهریزی بین شرکتهای بزرگتر رواج دارد، اما شرکتهای کوچکتر نظیر ریلبس اینطور عمل نمیکنند. اما برای ما که در خاک اوکراین کار میکردیم، چنین حرکتی سنجیده به نظر میرسید. من ذاتاً آدم محتاط و بدبینی هستم، اما حتی خونسردترین و خوشبینترین کارکنان ما هم تهدید حملۀ روسیه را جدی گرفته بودند.
ذخیره و اشتراک گذاری
نظرات شما