چرا رهبری به‌هنگام بسیار سخت است

banner
چهار مانع و راه‌های غلبه بر آن‌ها

گاهی اوقات هنگام رهبری، همه چیز به‌خوبی پیش می‌رود. تغییرات را به ‌راحتی، با اعتمادبه‌نفس و از روی همدردی آغاز می‌کنیم. دیگران به تلاش‌های ما به‌طرزی سازنده پاسخ می‌دهند، تغییرات ما را می‌پذیرند و آن را مبنا قرار می‌دهند، حتی اگر آن تغییرات سخت و پیچیده باشد. کارهای بزرگی به سرانجام می‌رسد.

در مواقع دیگر احساس می‌کنیم گیر افتاده‌ایم. به نظر هیچ چیز کارساز نیست. چه چیزی باعث ایجاد تفاوت می‌شود؟ حدود بیست سال پیش، یکی از ما (رابرت) در مقاله‌ای در «مجله» استدلال کرد که آنچه در اینجا بیشترین اهمیت را دارد، حالت روانی ماست. وقتی در حالت عملکرد بالا هستیم، از چارچوب ذهنی عادی خود فراتر می‌رویم و وارد چیزی می‌شویم که او آن را حالت بنیادی رهبری نامید. در این حالت، بهترین [حالت] از خودهایمان را به‌طور طبیعی و خودجوش ابراز می‌کنیم. برای دستیابی به اهداف بلندپروازانهْ خطر عبور از قلمروی آشنا را می‌پذیریم، مهم‌ترین ارزش‌های خود را تجسم می‌کنیم، همدلی واقعی با دیگران را احساس می‌کنیم و بازخورد، یادگیری و انطباق را می‌پذیریم. (نگاه کنید به ’لحظات بزرگی: ورود به حالت بنیادی رهبری‘، «مجله»، ژوئیه۔اوت ۲۰۰۵.) دیگران ممکن است این را ذهنیت رهبری به‌هنگام بنامند.

برای مشاهده ادامه متن مقاله، اشتراک تهیه نمایید.

نویسنده

رابرت کوئین استاد بازنشسته‌ی دانشکده‌ی کسب‌وکار در دانشگاه میشیگانز راس و یکی از بنیان‌گذارهای «مرکز سازمان‌های مثبت» در این دانشکده است.

رایان کوئین مدیر «مرکز رهبری مثبت» و رئیس و دانشیار گروه مدیریت و کارآفرینی در دانشکدۀ کسب‌وکار دانشگاه لوئیس‌ویل است.

برِت کرِین مدیر اجرایی «مرکز رهبری استیون آر کاوی» و دانشیار مدرسۀ کسب‌وکار هانتسمن در دانشگاه ایالتی یوتا است.

ترویس تامپسن مدیر آموزش و توسعه در وِلز فارگو است.

ذخیره و اشتراک گذاری

نظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *