ساختار 5 بُعدی کنجکاوی

مقاله مرتبط پیشنهادی: کنجکاوی در کسب و کار
—
روانشناسان تحقیقات فراوانی انجام دادهاند تا فواید کنجکاوی را دریابند. آنها متوجه شدند کنجکاوی موجب تقویت هوش میشود. کنجکاوی همچنین، پشتکار و ثبات قدم افراد را افزایش میدهد. صرفا یک روز حس کنجکاوی، 20درصد بیشتر از یک روز خوشحالی عمیق، موجب افزایش انرژی ذهنی و جسمی افراد میشود. کنجکاوی ما را به سمت مشارکت عمیقتر، عملکرد بهتر و اهداف معنادارتر سوق میدهد: دانشجویان روانشناسی که نسبت به دیگران، کنجکاوی بیشتری در اولین جلسه کلاسشان نشان دادند، بهره بیشتری از درسها بردند، نمرات پایانیشان بهتر شد و درنتیجه واحدهای درسی بیشتری برداشتند.
از سال 1950، روانشناسان نظریههای مختلفی دربارهی علت کنجکاوی بیشتر یک فرد نسبت به دیگری مطرح کردند. بهجای اینکه کنجکاوی را یک ویژگی واحد بپنداریم، میتوانیم آن را به پنج بعد مجزا تقسیم کنیم و هر بعد را جداگانه بررسی کنیم. به عبارت دیگر بهجای پرسش «چقدر کنجکاو هستید؟»، میتوانیم سؤال «در چه موضوعاتی کنجکاو هستید؟» را مطرح کنیم.
تاریخچهی مختصر
در دهه 50 دنیل برلین جزو اولین روانشناسانی بود که یک مدل همهجانبه از کنجکاوی ارائه داد. او عقیده داشت که دو وضعیت غیرعادی در زندگی افراد وجود دارد؛ یکی کنار آمدن با بقیه، وظایف یا بهطور کلی موقعیتهایی که بهاندازه کافی جذابیت و نوآوری ندارند که ما را جذب کنند و دومین مورد کارهایی که بیشازحد حس کنجکاوی رو تحریک میکنند. او عقیده داشت همهما مقداری از هر دو را داریم و سعی میکنیم تعادلی بین آنها ایجاد بکنیم. به هنگام درست کردن این تعادل دو حالت ممکن است پیش بیاد:
یا به «کنجکاوی متنوع» روی میآوریم؛ یعنی مواقعی که حاضریم به جای انجام دادن کار اصلی، شروع کنیم به چرخیدن در اینترنت یا هرچیزی! که این حس تحریک شدن کنجکاوی را برای خودمان بهوجود بیاوریم یا اینکه حس میکنیم وقتمان را هدر میدهیم و باید برگردیم سر کار اصلیمان.
در سال 1994 جورج لوونستین از دانشگاه کارنگی ملون، تئوری «شکاف اطلاعات» را براساس نظریه برلین ارائه داد. او گفت مردم زمانی کنجکاو میشوند که راجع به یه چیزی کمتر میدانند و این به آنها احساس عدم اطمینان میدهد. این موضوع باعث میشود دنبال جواب آن سوال بروند.
ادوارد دسی از دانشگاه روچستر در دهه 1970 به این نکته توجه کرد و میگفت کنجکاوی علاوه بر همهی آن چیزایی که گفتیم، یه انگیزه ایجاد میکند برای دنبال کردن چیزهای جدید، و برای گسترش دادن ظرفیتهایمان و یادگیری. پس یعنی نه فقط دور کردن حس ناراحتی، بلکه برای تجربه کردن اتفاقهای جدید.
در مطالعه دیگری ماروین زاکرمن نزدیک پنج دهه بررسی کرد که چطور این حس باعث میشود که افرادریسک را در کار یا زندگی خود قبول کنن؛ فقط برای اینکه یک تجربه جدید و متفاوت داشته باشند.
و در نهایت در سال 2006 بریتا رِنِر، مطالعه ای را در مورد “کنجکاوی اجتماعی” شروع کرد؛ یعنی کنجکاوی ما در مورد اینکه بدانیم افراد دیگردر موقعیت های مختلف چه احساسی دارند، چطور فکر میکنند و چطور رفتار میکنند.
مدل 5 بعدی کنجکاوی
با ترکیب این مطالعه و سایر تحقیقات مهم، و با همراهی پاتریک مکنایت، همکارمان در جرج میسون، یک مدل پنج بعدی برای کنجکاوی ساختیم. اولین بعد آن که از تحقیق برلین و لوونشتاین برگرفته شده است، «حس خلأ» است – کشف خلأهای دانش خودمان که پر کردن آنها آسودگی خاطر را به همراه میآورد. این نوع از کنجکاوی لزوما حس خوبی ندارد، اما افرادی که آن را تجربه میکنند دائما در تلاشاند تا بتوانند مشکل را حل کنند.
دومین بعد که متأثر از تحقیق دسی است، «مکاشفهگری» است. این افراد همواره به دنبال تجربیاتی هستند که طرز فکرشان را در مورد خودشان و دنیا به چالش بکشد.
سومین بعد که از تحقیق رنر سرچشمه میگیرد، «مشاهدهگری» است – صحبت کردن، گوش دادن و مشاهده دیگران تا از افکار و رفتارشان مطلع شویم. انسانها ذاتا موجودات اجتماعی هستند و بهترین و بهینهترین راه برای تعیین دوست یا دشمن، کسب اطلاعات راجع به او است. حتی امکان دارد برخی از افراد دست به جاسوسی، استراق سمع یا شایعهپراکنی بزنند.
بعد چهارم که براساس مطالعهی جدید پل سیلویا، روانشناس دانشگاه کارولینای شمالی بنا شده، «تابآوری و تحمل استرس» است. تمایل به پذیرش و حتی کنترل اضطراب آموختن مسائل جدید. افرادی که فاقد این توانایی هستند، از خلأ دانششان اطلاع دارند، حس کنجکاوی به آنها دست میدهد، اما نمیتوانند پا پیش بگذارند و سراغ کسف کردن بروند.
بعد پنجم که از زاکرمن الهام گرفته شده، «هیجانطلبی، جسارت و بیباکی» است. تمایل بهدست زدن به ریسکهای جانی، اجتماعی و مالی تا تجربیات گوناگون، پیچیده و خوبی به دست بیاورند. برای افرادی که چنین ظرفیتی را در اختیار دارند، باید استرس مواجههی آنها با مسائل جدید را دوچندان نماییم، نه اینکه کمتر کنیم.
این مدل را به چندین طریق آزمودهایم. به همراه شرکت تایم بررسیهایی را در سرتاسر آمریکا انجام دادیم تا ببینیم که کدامیک از این ابعاد به نتایج بهتری ختم میشوند و فواید ویژهای را میسازند. مثلا مکاشفهگری، قویترین پیوند را با احساسات بهشدت مثبت دارد. تحمل استرس، قویترین پیوند را با برآوردهسازی نیاز به حس شایستگی، استقلال و تعلق دارد. مشاهدهگری نیز قویترین پیوند را با شخصیت مهربان، سخاوتمند و میانهرو دارد.
با همراهی مرک توانستیم دیدگاهها و برداشتهایی را دربارهی کنجکاوی مرتبط با کار کسب کنیم. در بررسی که روی سه هزار نیروی کار در چین، آلمان و ایالات متحده انجام گرفت، متوجه شدیم که 84 درصد اعتقاد دارند کنجکاوی میتواند محرک ایدههای جدید باشد، 74 درصد فکر میکنند میتواند الهامبخش استعدادهای منحصربهفرد و ارزشمند باشند و 63 درصد به این باور رسیدهاند که موجب ترفیع رتبه میشود. در مطالعات دیگری که در واحدها و موقعیتهای جغرافیایی گوناگون انجام گرفتند، اسنادی را مبنی بر تاثیر چهار بُعد کنجکاوی – مکاشفهگری، چارهجویی و حل مسائل، تابآوری و تحمل استرس و مشاهدهگری – در بهبود نتایج یافتیم.
به نظر میرسد آن دو مورد آخر اهمیت ویژهای داشته باشند:
یک دیدگاه غیرقابل تغییر درباره کنجکاوی نمیتواند تاثیر این ویژگی در موفقیت و برآوردهسازی اهداف زندگی کاری و شخصی را بهخوبی شرح دهد. باید رویکرد ظریفتری در پیش بگیریم.
—
در چه موضوعاتی کنجکاو هستید؟
از این مقیاس برای نمرهدهی به جملات زیر و میزان صدق کردن آن درمورد خودتان استفاده کنید:
1. اصلا در مورد من صدق نمیکند، 2. خیلی کم در مورد من صدق میکند، 3. تاحدی در مورد من صدق میکند، 4. نظری ندارم، 5. اغلب در مورد من صدق میکند، 6. تاحدی در مورد من صدق میکند، 7. کاملا در مورد من صدق میکند.
1. چارهجویی و حل مسائل
یافتن راه حل برای مسائل دشوار مرا تمام شب بیدار نگه میدارد. | امتیاز: …
ساعتها زمان را صرف یک مسئلهی خاص میکنم، زیرا نمیتوانم بدون دانستن جواب، نفس راحت بکشم. | امتیاز: …
اگر نتوانم جواب یک مسئله را پیدا کنم، درمانده میشوم، بنابراین بیشتر تلاش خواهم کرد تا آن را حل کنم. | امتیاز: …
دائما تلاش میکنم مشکلات را حل کنم. | امتیاز: …
اینکه خیلی چیزها را نمیدانم، مرا افسرده و ناامید میکند. | امتیاز: … | مجموع: …
2. مکاشفهگری لذتبخش
موقعیتهای چالشبرانگیز را فرصتی برای رشد و یادگیری میبینم. | امتیاز: …
همواره به دنبال تجربیاتی هستم که طرز فکر من دربارهی خودم و دنیا را به چالش بکشند. | امتیاز: …
به دنبال موقعیتهایی هستم که بتوانم کنکاش عمیقی دربارهی یک موضوع داشته باشم. | امتیاز: …
از یادگیری ناشناختهها، لذت میبرم. | امتیاز: …
آموختن اطلاعات جدید برایم بسیار جذاب و خارقالعاده است. | امتیاز: … | مجموع: …
3. کنجکاوی اجتماعی
دوست دارم از کارها و رفتار دیگران یاد بگیرم. | امتیاز: …
دوست دارم علت رفتار کنونی افراد را متوجه شوم. | امتیاز: …
وقتی سایر افراد در حال گفتوگو با یکدیگرند، دوست دارم بدانم راجع به چه چیزهایی حرف میزنند. | امتیاز: …
وقتی دیگران اطرافم هستم، دوست دارم به مکالماتشان گوش کنم. | امتیاز: …
مجموع: وقتی افراد دعوا میکنند، دوست دارم بدانم چه خبر است. | امتیاز: … | مجموع: …
4. تابآوری و تحمل استرس
کوچکترین تردید هم مرا از جستوجوی تجربههای جدید باز میدارد. | امتیاز: …
نمیتوانم استرس شرایط مبهم را مدیریت کنم. | امتیاز: …
وقتی از تواناییهایم اطمینان ندارم، کشف ناشناختهها برایم دشوار میشود. | امتیاز: …
اگر مطمئن نباشم یک تجربه جدید بی خطر است، نمی توانم عملکرد خوبی داشته باشم. | امتیاز: …
وقتی احتمال غافلگیریام وجود داشته باشد، تمرکز برایم دشوار خواهد بود. | امتیاز: … | مجموع: …
5. هیجانطلبی، جسارت و بیباکی
استرس انجام یک کار جدید، باعث میشود حس زنده بودن و هیجان داشته باشم. | امتیاز: …
ریسکپذیری برای من جذاب است. | امتیاز: …
وقتی زمان آزاد دارم، دوست دارم کارهایی را انجام دهم که اندکی ترسناکاند. | امتیاز: …
ماجراجویی ناگهانی را خیلی بیشتر از ماجراجویی برنامهریزی شده میپسندم. | امتیاز: …
دوستانی را ترجیح میدهم که به طرز هیجانانگیزی غیرقابل پیشبینی هستند. | امتیاز: … | مجموع: …
—
دستورالعملهای امتیازدهی: میانگین نمرهتان در هر بعد را محاسبه کنید (نمره آیتمهای تحمل استرس را برعکس کنید). با مقایسه نتایج خود با نتایج بقیه افراد، می توانید تعیین کنید که در هر بعد (پایین، متوسط یا بالا) هستید. برای تفسیر نمرات خود به زیر مراجعه کنید.
—
تفسیر نتایج:
چارهجویی و حل مسائل
کم: کمتر از 3.7
متوسط: حدود 4.9
بالا: بیشتر از 6.0
مکاشفهگری
کم: کمتر از 4.1
متوسط: حدود 5.2
بالا: بیشتر از 6.3
مشاهدهگری
کم: کمتر از 3.0
متوسط: حدود 4.4
بالا: بیشتر از 5.8
تابآوری و تحمل استرس
کم: کمتر از 3.1
متوسط: حدود 4.4
بالا: بیشتر از 5.8
هیجانطلبی، جسارت و بیباکی
کم: کمتر از 2.6
متوسط: حدود 3.9
بالا: بیشتر از 5.2
تاد کاشدان استاد روانشناسی و دانشمند ارشد مرکز پیشبرد حال خوب در دانشگاه جرج میسون است.
دیوید دیساباتو و فالون گودمن دانشجوهای دکترای روانشناسی بالینی در دانشگاه جرج میسون هستند.
کارل ناتون زبانشناس و متخصص علوم تربیتی است. سه نویسندهی اول به شرکت تایم مشورت میدهند و هر چهار نفرشان از مشاوران مرک هستند.
—
در ادامه، پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را بخوانید:
از کنجکاو تا شایسته؛ چگونه موجب ارتقای کارکنانتان در منحنی یادگیری شوید
مهدیه گفت:
15 اردیبهشت 1400 در 9:12 ق.ظعالی بود ممنون برای اشتراک مطلب ارزشمند